۱۴ هزار میلیارد بدهی تامین اجتماعی نتیجه تزریق بی ضابطهی منابع و ضعف مدیریت
مهدی اسفندیار:مردم و خاصه کارگران در شرایط بسیار سختی هستند و در تامین نیازهای روزمره دچار مشکل شده اند و شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی می طلبد که مسیولین تراز اول اجرایی کشور کمربندها را محکم ببندند. در این شرایط دشوار وزرای مرتبط با رفاه مردم مثل بهداشت و تعاون و کار و رفاه اجتماعی وظایف خطیری دارند.
به گزارش سلامت نیوز نگاهی به عملکرد بخش درمان تامین اجتماعی نگرانی ها را دو چندان می کند و مسلم است که این روال قابل تداوم نیست چون با وجود سه برابر شدن هزینه های درمانی؛ برایند کار رضایت بخش نیست.
افزایش تعرفه ها و ناتوانی مدیران در تغییرات بهنگام ضروری خریدهای راهبردی در بخش درمان و تکیه بر ارتقا هتلینگ (نو نوار کردن و خرید انبوهی از تجهیزات) اگرچه موجب حذف فیلم و مکانیزه شدن مراکز شده است اما با پول چه کارها که نمی شود کرد و خرید و تجهیز را نمی توان عملکرد لحاظ کرد.
اگرچه همین خرید تجهیزات نیز به بوته ی کارشناسی و نظارت افکار عمومی نرسیده تا بخواهیم نتیجه گیری صحیحی داشته باشیم. اما ساخت درمانگاه های جدید(که این دست آورد نیز محصول پول است)، اگرچه به بهانه ی کمک به محرومان صورت گرفت به دلیل تنگناهای شدید منابع مالی این سازمان عرصه را چنان بر منابع این سازمان تنگ کرد که مجال هیچ قدرت مانوری وجود ندارد و اکنون صحبت از ۱۴ هزار میلیارد بدهی این سازمان به مراکز درمانی کشور می شود که از آستانه ی تحمل خارج شده است. ضعف مدیریت را می توان انجا به وضوح دید که هیچ تغییری در پارامترهای خرید راهبردی این سازمان صورت نگرفته و افزایش هزینه ها به تماشا گذاشته شد.
بخشی از این اتفاقات متاثر از تعارض شدید منافع و عدم درک مدیریت ارشد اجرایی کشور از عدمتناسب دانش یک ارتوپد با سیستم بیمه ای بوده و البته تضعیف سه جانبه گرایی و اجرای بی چون و چرای تصمیمات سیاسی دولت بدون لحاظ واقعیات ها از دیگر علل پیدایش وضع موجودند.
اکنون همانطور که کارشناسان معمول هم پیش بینی کرده بودند؛ نارضایتی طرف های قرارداد و بیمه شده ها و بازنشستگان محصول مدیریتی است که پنج سال بر درمان تامین اجتماعی سیطره زده (معاونت درمان فعلی تا همین سه ماه پیش فاقد اختیارات لازم بود) و قطعا تداوم آن تفکرات چیزی جز ادامه ی روند فعلی نیست و می بایست فکری اساسی برای این شرایط کرد.
زیرا دیگر خبری از اقتصاد دولت رفاه نیست و بیم ها از این می رود که شریعتمداری گمان کند وضعیت فعلی درمان متاثر از کمبود منابع است؛ در حالیکه بر این اعتقادم تزریق بی ضابطهی منابع و مدیریت ضعیف دست به دست هم داد تا این شرایط بغرنج پیش آید.
امروز آنچه میراث شریعتمداری است؛ ماحصل مدیریت پزشکانی است که از نتیجه ی آن نه پزشکان طرف قرارداد راضی اند و نه بازنشستگان؛ آقای شریعتمداری چراغ روشن است و راه مشخص ؛ حذف تعارض منافع و دمیدن نفسی تازه به سازمان کم رمق و دانشی از جنس اقتصاد و بیمه... چرا این همه تعلل؟! منتظر چه اتفاقی هستید؟! انتطار سپردن کار به دست کاردان از وزیری که چهل سال در راس امور اجرایی کشور بوده؛ انتظار نا به جایی است؟!
به هر روی آلارم ها روشن است؛ بازنشستگان نیازمند توجه؛ منابع اندک و تورم زیاد.